«میخواهم آنقدر تند و زیاد بنویسم تا فکرهای پنهان، فکرهای سرکوبشده بالا بیایند.»
2 پاسخ
این در حالی که میتونه خوب باشه ترسناکم هست .
درسته نوشتن خیلی اوقات گره های ذهنو باز میکنه و همه چی روشن میشه ولی بعضی موقع ادمو گیج میکنه و یه ابعاد ترسناکی رو نشونت میده .
مثل من که الان از بس نوشتم ، حس میکنم دیونم .
اول نوشتنم نوشتم کاش دیوانه بودم ولی از بس که نوشتم با یه چیزای روبرو شدم که گفتم وایی خدایا نکنه روانی باشم . هنوز نمیدونم دیونه شدم؟ نشدم ؟ یا شایدم بودم ؟ علائم دیونگی چیه ؟
2 پاسخ
این در حالی که میتونه خوب باشه ترسناکم هست .
درسته نوشتن خیلی اوقات گره های ذهنو باز میکنه و همه چی روشن میشه ولی بعضی موقع ادمو گیج میکنه و یه ابعاد ترسناکی رو نشونت میده .
مثل من که الان از بس نوشتم ، حس میکنم دیونم .
اول نوشتنم نوشتم کاش دیوانه بودم ولی از بس که نوشتم با یه چیزای روبرو شدم که گفتم وایی خدایا نکنه روانی باشم . هنوز نمیدونم دیونه شدم؟ نشدم ؟ یا شایدم بودم ؟ علائم دیونگی چیه ؟
درود بر الهه عزیز