حوصلهی یادگیری
آنکه همه چیز را «ساده» میخواهد، اغلب بیمایهترین چیزها نصیبش میشود.
زادهی ابهام
نوشتن از همان دری وارد زندگی تو میشود که یقین و قطعیت از آن خارج شده است. میل نویسندگی زادهی ابهام است.
وقتی در یادداشتهای روزانهام بیش از حد به خودم میاندیشم
مگر میتوان میل به فلسفیدن دربارهی زندگی خویشتن را نادیده گرفت؟
ایدهآل
-کاش هر جملهای که از دهن آدم میاد بیرون مثل یه شعر باشه؛ اما نه مثل اون مزخرفات کهنهای که اغلب آدما شعر میدونن. یه شعر بیزلمزیمبو باشه مثل این: «به تو حسودیم میشه هر وقت دلت بخواد میتونی ترک کنی منو اما من نمیتونم ترک کنم خودمو.*» *آنا اشویر، کتاب «دارد هوا که بخواند»، […]
ته تکرار
کاش یک جا، قرص و محکم به خودت بگویی «تکرار بس، تکرار بس، تکرار بس.»؛ از دور باطل بیرون بزنی و فقط جاهای جدید بروی و کارهای نو بکنی و حرفهای تازه بزنی.
پذیرش ضعفها
میخواهی خوانندگانت دوستت بدارند؟ نقصهایت را پنهان نکن.