نیستگون

«به دمی که هنوز وهم نیستگونی را در خود می‌داشت و اضطراب بی‌نقطگی را هست می‌بود و به هستیِ کلام و طرح به طرح کلام، معنابخش و نقش‌برانگیز. جفت و معنابخش با کلام و شهود در آستان جان، دیگر نوشته‌یی، نقش نوشته‌یی بود، و قصه‌یی تابان به قصگیِ آگاه.»

-ک-تینا، سایه‌بین و مینوآگاهی، ص ۱۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *