از آن راه‌ها قدمی

  1. این واژه دست از سرم برنمی‌دارند: روز، شب، راه، ابر، باران، درخت، دیوار، سایه. کاش دست از سرم برندارند این واژه‌ها.
  2. نارنجیِ این پرده تاب تداعیِ خاطره را خواهد آورد؟
  3. ماه تکه‌ سنگی‌ست برای یادآوری رودخانه.
  4. از آن دیوارها آجری هم بس به یادگار، از آن کتاب‌ها ورقی، و از آن راه‌ها قدمی.
  5. تعداد تپش‌ها، تعداد داستان‌ها.
  6. شپش تو تپش‌ها.
  7. بازی با کلمه مادر همه‌ی بازی‌هاست.
  8. جمله را که می‌بینم ذوق‌زندگی می‌شوم -بازی مسخره با «ذوق‌مرگ».
  9. از هر تردید دیداری ساختن.
  10. ناگاه خودت را در کوچه‌یی می‌بینی که تی‌شرت کویر پوشیده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *