فرمول معجزه

  1. ۶۰ دقیقه نوشتن+۳۰ دقیقه‌ پیاده‌روی=معجزه. این یگانه فرمول تضمین شده‌یی است که برای من معجزه می‌کند. روزی که یک ساعت خلوت کنم و بی‌هیچ حواسپرتی بنویسم، روزی که حداقل ۳۰ دقیقه تنهایی قدم بزنم، جریانی از خوشی سرازیر می‌شود توی زندگی‌ام و حس می‌کنم از پس هر کاری برمی‌آیم.
  2. اولین جلسه‌ی کارگاه تمرین نوشتن برگزار شد،‌ با تمرین‌ها و نمونه‌های نو و کلی حال خوب.
  3. پا به پای بچه‌های ۱۰۰ داستان تمرین می‌کنم و همه‌چیز زندگی روزمره برایم شبیه داستان کوتاه شده.
  4. نوشتن تاب‌آوردن است.
  5. امروز قصه‌ی مردی را نوشتم که دو تا سس گوجه‌ی بیژن توی جیب کتش پیدا می‌کند و همان دو تا سس جرقه‌ی پیگیری هدفی تازه می‌شود. توی داستان ور زدن را دوست ندارم،‌ بیشتر دلم می‌خواهد همه چیز نشان داده شود،‌ قصارپردازی را می‌گذارم برای یادداشت‌های روزانه. البته همیشه طرفدار داستان‌هایی خوبی‌ام که در آن‌ها جملات انتزاعی و فلسفی هم هست، اما چه بهتر که اول نمایش دادن را یاد بگیری و بعد اگر لازم شد اندیشه را مستقیم بیاوری توی داستان. یا همیشه نسخه‌ی اول را تمامن نمایشی بنویسی و بعد لایه‌هایی انتزاعی را به آن بیفزایی. از نمونه‌های درخشان رمان-تفکر یا رمان-جستار در سال‌های اخیر کارهای رضا قاسمی است. او این کار را درست و به‌اندازه انجام می‌دهد.
  6. «سورة‌الغراب» محمود مسعودی را دوستی به زور از من هدیه گرفته بودم، رفتم یکی دیگر گرفتم. البته این کتاب هیچوقت رسمن در ایران چاپ نشده. از شاهکارهای داستان معاصر ماست. یک پاره از کتاب:
    «خواب،‌ مثل داستان، حساب و کتاب برنمی‌دارد. بدقلقی می‌کند، زبانش را هی عوض‌بدل می‌کند. نمی‌شود هیچ‌جور کتابچه‌ی لغت‌معنی‌ای برایش سرهم کرد. اگر ترجمه‌شده‌ی خواب‌ها را می‌شد دید و فهمید که خلاصه چه می‌خواسته بگوید یا نگوید، خوب بود. البته آنوقت دیگر نمی‌شد خواب. می‌شد از آن داستان‌هایی که من خوشم نمی‌آید. می‌شد همین بیداری.»
  7. تمام لطف یادداشت‌نویسی روزانه به این است که وادارت می‌کند روزت را دقیق‌تر ارزیابی کنی، حتا اگر درباره‌ی بسیاری از بخش‌های آن هیچی ننویسی.

4 پاسخ

  1. اولین سلام ودرود درسال جدید بر استاد خوبان
    استاد عذرم را بپذیرید
    من از اقای مردادی خیلی دلگیرم
    نزدیک دوماهه که قرارهست سایتم رو طراحی کنه اخرای اسفند سایتم به ثبت رسیده شب عید که من مسافرت بودم بهم قول داد تاشب سایتم رابرقرار کند وهرچه پیام میدم جوابی از ایشون دریافت نمی کنم .از خانم محمد قاسمی که باهاشون اشنایی دارم تقاضا کردم پیگیری کنند متاسفانه به ایشون هم جواب ندادند
    شما که رابطه نزدیک دارید لطفا بگین اگر مشکلی هست من این حق رادارم بدونم
    هزینه طراحی سایت رو هم کامل تاشب عید براشون پرداخت کردم.
    ممنون میشم پی گیری کنید
    اصلا دلم نمی خواست دراین مورد مزاحم شما بشم ولی چاره ای نداشتم
    بزرگواری می فرمایید .

      1. وااای خدای من !!!
        چقد خجالت زده و شرمنده شدم
        باور کنین قصدم از این پیام بی احترامی یا بی ادبی به همکارتون جناب اقای مردادی نبود. دیگه چاره ای جز این نبود که به شما پیام بدم شما همیشه درحق ما هنر جوها بزرگواری کردید .
        ممنونم که حامی بزرگ ما هستین .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *