- امروز روز ۱۰۰ داستان است. تمام توان و تمرکزم روی اجرای تمیز جلسهی نخست است. اسلاید دوره به خاطر فونت خاص آن خیلی دوست دارم: فونت دال. بخشی از لذت طراحی دورهها در فرایند انتخاب فونتی کارآیند و مناسب است.
- یک نسخهی تروتمیز از چاپ اول «گاوخونی» در کتابفروشی عباس دیدم و خریدم. با اینکه دو نسخهی دیگر دارم ازش. این دوبارهخریها به چند دلیل است: یک اینکه میتوانم کتاب را به دوستان مشتاق هدیه بدهم؛ دو اینکه یک نسخهی دیگر از کتاب را ببرم خانه بگذارم کنار تختم؛ سه اینکه اینطوری هوس میکنم کتاب را دوباره بخوانم. همین امشب دوباره گاوخونیخوانی را میآغازم.
- این مطلب آزاد عندلیبی از چیزی میگوید که متأسفانه هنوز چندان به اهمیت آن پی نبردهایم: فارسی: چت جیپیتی
- جلسهی اول ۱۰۰ داستان خیلی خوب پیش رفت. همه چیز مطابق برنامه بود. این دوره در میان دورههایمان یکی از محکمترین ساختارها را دارد. برنامهیی دقیق و عملی چیده شده تا در ۱۰۰ روز داستان کوتاه را بهتر و دقیقتر بشناسیم و بنویسیم.
- فردا شروع ۲۶مین کارگاه تمرین نوشتن است، کارگاه عزیز من. حسم به دورههایی که مدام برگزار میکنم مثل حس مادری دلنگران است که هی به سلامتی و سربلندی فرزندش میاندیشد. بله، مامانی که بنده باشم البته کمکاری و خرابکاری هم زیاد دارم، ولی زورم را میزنم.
- دارم له له میزنم برای خواندن دوبارهی «خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم» از رضا براهنی. چه خوب که حافظهی بیخودی داریم و کتابها را از خاطر میبریم، وگرنه دوبارهخوانی اینقدر شیرین نمیشد.
- چکلیست تازهیی که برای روزهایم ساختهام خیلی خوب است. ۷ کار مهم و شدنی را نوشتهام که با تیک زدن آنها ۷ تا جان تازه به ۷ چاکرایم تزریق میشود هر روز.
2 پاسخ
یه مدته اینجا کامنت نزاشتم دلم تنگیده بود . گاو خونی !!! کتابی که خوندمشو مدتهاس به تعویق انداختم ، ممنون که یادآوری کردین .
بله. جات خالی بود هانا جان.