روزِ رو دیوار

  1. همه چیز خوب است.
  2. همه چیز خر است.
  3. همه چیز هیچی نیست.
  4. گاهی برای گرم کردن خودم جمله‌های جفنگی مثل جملات بالا می‌نویسم.
  5. توی دفترچه‌ی یادداشت کاغذی چه چیز دیگری می‌تواند باشد جز نوشته‌های قبلی خودت، اما توی موبایل هزار چیز دیگر، چیزهای بسیار وسوسه‌کننده، در انتظار توست. برای همین است که نوشتن در موبایل نوعی مبارزه با مغز است. بله، تو می‌توانی با موبایلت بنویسی و حس کنی به میمینت و مبارکی بر حواسپرتی غلبه‌ کرده‌یی، اما متوجه نیستی که مغزت چه زوری زده تا آن‌همه حواسپرتی و وسوسه را برای چس‌مثقال نوشتن سرکوب کند.
  6. طنزبانک ۱ هم تمام شد. در این دوره به کتاب‌ها و نویسندگان بسیاری پرداختیم و رسیدیم به چند تمرین کلیدی. تمرین‌هایی که انجام آن‌ها به‌طور طبیعی و نه زورکی بر شانس شکل‌گیریِ طنز خوب می‌افزاید. تمرین جلسه‌ی آخر انشانویسی بود. نوشتن از زبان کودکان، اگر بکوشیم واقعن از چشم آن‌ها دنیا را ببینیم و به زبان آن‌ها بنویسیم، خیلی وقت‌ها می‌تواند طنزهای درخشانی بسازد.
  7. ببینم طاقت میاورم یکی دو روزی به خودم استراحت بدهم.
  8. بعضی روزهای زندگی را هم دوست داری قاب کنی بزنی رو دیوار. امروز برای من از آن روزها بود.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *