طنزبانک راه افتاد

  • دارم برای جلسه‌ی سوم کلاس نویسندگی خلاق آماده می‌شوم.
  • امروز خیلی بهتر از روزهای قبلم.
  • فراخوان طنزبانک اعلام شد؛ دوره‌یی که برای فراهم‌ آوردن آن سال‌ها کوشیده‌ام: طنزبانک
  • برای من دوره‌ برگزار کردن هیچ کم‌تر از کتاب نوشتن نیست. عملن همان است، حتا از جنبه‌هایی پویاتر و بهتر؛ نخست به‌خاطر ارتباط مستقیم با همسفران دوره. البته یک نکته مهم را هم باید افزود: دوره باید از ذهنیتی مکتوب برخاسته باشد تا ارزشی هم‌سنگ کتاب بیابد.
  • ده دقیقه مانده به دو نیمه‌شب حافظ را باز می‌کنی و چشمت می‌افتد به: «ماجرای دلِ خون گشته نگویم با کس».
  • امروز بخشی تازه به دوره‌ی نویسندگی خلاق افزودم؛ سطرهایی برای ادامه دادن. پاره‌یی از آن را به اینجا خواهم افزود.
  • استقبال از طنزبانک در همین ساعات آغازین چه گرم بود.
  • شب دو کلاس داشتم، نویسندگی خلاق و سایت نویسنده.
  • خبر خوب امروز شنیدن خبری بهبودی کامل برادرِ مرتضی بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *