درنگ و دریغ

  • درنگ و دریغ، دریغ و‌ درنگ.
  • موش گوشه‌گیر. موشه‌گیر.
  • چه اشکال دارد یادداشت‌ ر‌وزت را در قالب فهرستی بنویسی که معنای برخی سطرهای آن حتا برای خودت هم آشکار نباشد؟
  • امروز در چشمزدی گذشت و حالیا دوازده شب را کجای دل باید گذاشت؟
  • واپسین جلسه‌ی ۲۵‌مین‌ کارگاه تمرین نوشتن هم برگزار شد. حدود ۳ از برگزاری این کارگاه می‌گذرد و هنوز بسیاری از هسفران آغازین آن در دوره‌های جدید هم حضور دارند. این دوره با نام اولیه‌ی «کارگاه تولید محتوا» قرار بود جایی باشد باشگاه ورزشی برای نویسنده‌ها، تا دور هم جمع شویم و با هم تمرین کنیم. یکی از سرگرمی‌های جدی هفته طراحی تمرین‌های تازه‌ی این کارگاه است. هر وقت نمونه‌ی خوبی می‌یابم اول از همه آن را برای این کارگاه کنار می‌گذارم. این کارگاه ‌مکمل اصلی دوره‌ی آنلاین نویسندگی خلاق است و به اجرای منظم‌تر و متنوع‌تز تمرین‌های این دوره یاری می‌رساند.
  • چه خوابالودم.
  • امروز تا می‌توانستم شعر خواندم. چند دفتر شعر تازه‌ی کمیاب هم خریدم، یکی‌ش گزیده‌ی اشعار مهاجران ایرانی به انتخاب میرزاآقاعسگری (مانی)  است.
  • در کمپ ایده‌پزی امشب به موانع برنامه‌ریزی پرداختیم. اینکه چطور رفتن سمت برنامه‌ریزی برای بسیاری کاری ترسناک است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *