- امروز، زیاد نه، ولی خوب نوشتم. خوب به این معنا که ایدهی تازهیی شکل گرفت برای پروردن در روزهای آتی.
- در میان انواع شاید ورزدادن یک مقاله در طولانیمدت از هر کار دیگری برایم جذابتر باشد. یعنی ماهها فایل مقاله باز باشد و هی به آن بیفزایم و دستآخر بخش زیادی از آن را بزدایم و چیز خوبی بیرون بکشم.
- رفتن به بورسِ چیزها را دارم. دیدن یک عالمه مغازه که کنار هم کالاهای مشترکی میفروشند به یافتن جنس بهتر امیدوارم میکند. امروز رفته بودم بورس «دکمه»، حوالی جمهوری و ولیعصر. هیچوقت یکجا اینهمه دکمه ندیده بودم. البته من دنبال پیچ خاصی برای ساسبندم میگشتم که هیچیک نداشتند. ولی شنیدن بحث و جدل دکمهفروشها و خیاطها برایم چیزهایی داشت که شاید بشود از آن داستان کوتاهی ساخت.
- امروز هیچ وبیناری برگزار نکردم تا فردا جلسهی اول دورهی جدید نویسندگی خلاق را با نیروی بیشتری برگزار کنم.
- در حال برنامهریزی دورهیی جامع و جاندار دربارهی داستان کوتاه هستم.