- از ۱۰ صبح تا ۱۰ شب کلاس داشتم. خوشبختانه همهی کلاسهای خوب و مطابق برنامه پیش رفت.
- تصمیم گرفتم در کانال تلگرام مدرسه نویسندگی به جای نقل قول، بیشتر خودم بنویسم.
- در طول روز با «نردبان نویسندگی» پیش رفتم. بیشتر روی کاغذ نوشتم.
- در هفتکار بخشی از نوشتههای محمدعلی اسلامی ندوشن را برای بچهها خواندم.
- «هفتکار» شد یکی از بهترین تجربههای من در برگزاری دوره. همه چیز برمیگردد به مخاطب. مخاطب جدی که داشته باشی سر ذوق میایی و هزار برابر بیشتر تلاش میکنی.
- امروز رفتم سراغ شعرهای رضا زاهد. علاقهی من به زاهد پس از خواندن کتاب گفتوگوی او داریوش کیارس شروع شد. دربارهی برخی پارههای آن کتاب باید چند تا یادداشت بنویسم.
- مسعود کیمیایی عشق دوران نوجوان من بود. محو ابهتش بودم. امروز که میلاد کلیپی از او را برایم فرستاد، دیدم هنوز هم برایم عزیز است.
- آدمی که خوب خوابیده نمایشی مینویسد، آدم کمخواب گزارشی.
4 پاسخ
سلام
ماهم افتخار تلمذی در مکتب خانه نویسندگی را داشتیم . با ۷کار کتابهای نایاب اشنا شدم وموفق شدم چندتا از بهترینهاش رو بخرم هم می نوشتم و می خواندم و هم از زوایای جدید خودم را کشف می کردم وبه شهوداتی می رسیدم
واقعا ۷کار بینظیر بود ولحظات پایانی دوره ۷کار بغضم گرفته بود .
دم استاد گرم
درود بر شما
حضورتون برام بسیار ارزشمنده.
هفت کار برای من هم یکی از بهترین دورهها بود.
باعث خودشکافی عمیقم شد.
تونستم همه علایق و نفرتها و ترسهامو بشناسم.
ممنونم بابت دورههای خوبتون استاد.
درود بر ندا جان
سپاسگزارم از مهرت.
وجودت مایهی غنیمته.