گاهی لذت اکنونیدن مطالب قبلی، ببیشتر از خلق چیزی تازه است.
(دربارهی «اکنونیدن»: برابریست که برای update پیشنهاد شده (+). گمان نمیکنم شانس چندانی برای فراگیرشدن داشته باشد. اما دوست دارم گاهی در اینجا ازش استفاده کنم.)
حالیا به عنوان یک فروند اکنونگر از اکنونش اخیرم بگویم:
در لایو امشب اینستاگرام از نسخهی اکنونیدهی منوی رستوران نویسندگی گفتم. این منو در اصل فهرستیست از تمرینها و تکنیکهای رنگارنگ نوشتن. نحوهی استفاده از آن هم درست مثل انتخاب غذا در رستوران است: منو را میگشایید، یکی-دو تمرین انتخاب میکنید و مشغول میشوید.
این فهرست جلوی فراموش شدن روشهای خوب را میگیرد و نمیگذارد در شروع نوشتن در بمانید.
از امروز:
- دو تا دفتر شعر خوب پیدا کردم، یکی از میرزاآقا عسگری (مانی) و دیگری تنها دفتر شعر مسعود کیمیایی. از هر دفتر یک شعر را برای بچههای دورهی پیشرفته خواندم. زیباییِ شعر خوب در بلندخوانی دوچندان میشود. از هر دو کتاب تصاویری را در اینستا استوری خواهم کرد.
- بازخوردهای مهرآمیز زیادی به خاطر خبرنامهی دیروز دریافت کردم. این دلگرمم میکند تا پروژهی خودگویی را جدیتر پیش ببرم.
- تصمیم جدی گرفتم تا هر طور شده از امروز وقت بیشتری برای انبوه پیامهای دریافتیام بگذارم.
- امروز به ماه بودن دانیال بیشتر پی بردم. محبت بیدریغش در پیشبرد کارها قوت قلب من است.
- امروز واپسین جلسهی دو تا از کلاسهای حضوری برگزار شد. از تجربهی این کلاسها بسیار میتوان نوشت، اما افسوس که الان باید تسلیم خواب بشوم. فقط همین را بگویم که از بین بچههای کلاس پیشرفته نثرنویسهای درخشانی بیرون خواهد آمد، البته نه لزومن به خاطر این کلاس، به خاطر مجموع فعالیت آنها در رسانههای شخصیشان.
- تصمیم نهایی را گرفتم. بزودی دو تا از دورههای پرطرفدار مدرسه نویسندگی را دوباره برگزار خواهیم کرد. یکیش «۱۰۰ داستان» است، با ساختاری جدید و ۱۰۰ داستان نابی که طی این سالها گردآوردهام. این دوره سه-چهار سال پیش چهار بار پشت سر هم برگزار شد و هنوز هم از شرکتکنندگان آن نظرات خوبی دریافت میکنم. نوشتن ۱۰۰ داستان کوتاه در ۱۰۰ روز راحت نیست، اما انجام نیمهکارهی آن هم سرشار از درس است.
4 پاسخ
ما با چشمان نیمهباز مشتاق شنیدن از اکنونشیم.
😅
استاد ممنونم ازتون که همیشه انگیزه، انرژی و حس خوب بهمون میدین.
خداروشکر میکنم که سه سال پیش از طریق سایتتون با شما آشنا شدم وگرنه قطعن اینجایی که الان هستم نبودم.
وجودتون ارزشمنده. شاید چندمین باره که دارم اینا رو میگم ولی تصور میکنم حتا تکرار این حرفها هم حس خوبی میده.
انشاالله همیشه سلامت و پرانرژی باشین.
تازه دارم میفهمم نوشتن یادداشت روزانه چقدر لذتبخشه. امروز عکاسی کردم و توی یادداشت امروزم ازشون استفاده کردم. دیدم چقدر با عکس رواییتر میشه.
سلام زهرا جان
خوشحالم که این فعالیتها باعث شده با جوانهای خوش ذوق و خلاق و سختکوشی مثل تو آشنا بشم.
مثل همیشه تحسینت میکنم.